به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، نشست «تصویر زن در ادبیات پایداری» با نگاهی به کتاب «پاییز آمد» عصر سهشنبه ۲۷ آذر، با حضور جمعی از نویسندگان و پژوهشگران در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
«پاییز آمد»؛ تکلیفش با خودش مشخص است
در ابتدای این جلسه ،«سحر دانشور» نویسنده و پژوهشگر گفت: فارغ از تقریظ مقام معظم رهبری که پرداخت به کتاب «پاییز آمد» را پررنگ تر کرده، خود نویسنده نیز موقعیتی را در ادبیات پایداری به صورت خاص جایگاه زن در این ادبیات ایجاد کرده که امکان بحث و گفتوگو را برای ما فراهم میکند.
وی ادامه داد: «پاییز آمد» را میتوان در امتداد دیگر آثار گلستان جعفریان دید. نکته و جهان بینی که نویسنده در«پاییز آمد» دارد، به علاوه شیوه مختلف روایی آن، میتواند محل نقدهای مختلفی باشد، اما به صورت کلی، نویسنده درک مشخصی از زنان در ادبیات پایداری داشته و توانسته آن را به درستی در «پاییز آمد» پیاده کند. در حقیقت ما با یک فضا و خطی مواجهیم که تکلیفش با خودش مشخص است و تمایزات بسیاری با آثار مشابه دارد.
«پاییز آمد»؛ شبیه مستندنگاری از زندگی یک نفر
در ادامه برنامه، «منصوره مصطفی زاده» نویسنده و فعال فرهنگی گفت: من چند سالی است که خیلی کم کتاب بزرگسال میخوانم، اما کتاب «پاییز آمد» را در ردیف کتابهای که میخواستم مطالعه کنم گذاشتم و آن را خواندم.
وی ادامه داد: برای من در خواندن کتابها، داستان خیلی مهم است و من «پاییز آمد» را خیلی اثر داستانی نمیدانم، «پاییز آمد» شبیه مستندنگاری از زندگی یک نفر است و درواقع یک قاچ از یک زندگی است.
این نویسنده بیان داشت: ما روایت متفاوتی را از یک فرد که در دهه شصت شهید شده است میخوانیم، البته نمیدانم مخاطب این کتاب، آدم های معمولی هستند یا خیر.
مصطفیزاده در ادامه افزود: کتاب «پاییز آمد» جزو کتاب های نیست که نوجوان همین طوری که از کنار ویترین کتابفروشی رد میشود، آن را انتخاب کند و بخواند.
واقعیت این است که بچههای ما به قدری از مبحث دفاع مقدس دور هستند که وقتی در کتابی در مورد جنگ صحبت میشود، مخاطب نوجوان میپرسد کدام جنگ؟!
وی در پایان تاکید کرد: زن و شوهر کتاب در زمان خود، زن و شوهر ساختار شکن و بامزهایی بودند، اما ایرادش چیست؟ اینکه الان و برای این زمان، دیگر ساختارشکن و بامزه نیستند.
«پاییز آمد»؛ چه شهید سفیدی!
در ادامه این برنامه، «فاطمه ترکاشوند» گفت: در مقایسه این کتاب با چند کتاب مشابه که ظرف یک دهه گذشته نوشته شده، اولین بحث روایت فتح است. در تجربه «روایت فتح»، یک جمعی در مدیومهای مختلف با نگاه بازتولید به جنگ در کنار همدیگر جمع شدند و روایت فتح بعد از عبور از نگاه تبلیغاتی و پروپاگاندایی به جنگ شکل گرفت و من فکر میکنم روایت فتح در دوره خودش، تجربه خیلی موفقی است، اما چه تفاوتی در بازنگری در آدمها در روایت فتح با آدمها در دوره امروز و بازنگری که باید انجام دهند، وجود دارد؟
به عنوان مثال «نیمه پنهان ماه» آمد و ما شهدا را از نگاه همسران شهدا دیدیم که آن دوره، یک بازنگری جدید بود.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا «پاییز آمد» فرزند زمانه خویش است، یا خیر، اظهار داشت: در محور کلی خیر.
ترکاشوند با اشاره سیر تاریخ شفاهی جنگ بیان داشت: ما قرار است در این کتاب، روایت خاکستری ساز از آدمهای جنگ ببینیم و من تصورم این بود که نویسنده دوست داشته کلیشهشکنی کند، ولی وقتی وارد داستان کتاب شدم، دیدم چه شهید سفیدی! ما شاهد حجمی زیادی از همراهی کردن شهید با همسرش در خانه هستیم.البته، شاید وجوه دیگر روایی شهید، بیرون از سیر داستان است، اما حاصل کتاب یک تصویر به شدت مثبت است.
وی در پایان تاکید کرد: تصویر متصل به شهیدی که در کتابها نمایان می شود، در کتابی مثل «دختر شینا» نسبت به «پاییز آمد» خیلی کلیشه شکنتر است.
«پاییز آمد»؛ دو زن با قدرت در یک داستان
در ادامه برنامه «معصومه امیرزاده» نویسنده اظهار داشت: من با خانم مصطفیزاده موافق هستم، کتاب «پاییز آمد»، روایت یک برش از زندگی است ولی اینکه نویسنده انتخاب میکند که مخاطب در این یک بازه زمانی و مکانی خاص به برشی از یک زندگی نگاه کند یک نقص نیست، بلکه حسن است.
وی ادامه داد: زنانگی در «پاییز آمد» بسیار بالاست. کاری که خانم جعفریان انجام داده است، کاری سهل و ممتنع است و این طور نیست که چون ما خیلی ساده آن را میخوانیم انجام آن هم ساده بوده است. در واقع ما گلستان جعفریان متفاوتی در این کتاب می بینم.
این نویسنده اظهار داشت: دو زن با قدرت در این داستان وجود دارد؛ مامان لعیا و فخرالسادات. من زن سنتی و زن در آستانه انقلاب را در این کتاب دیدم.
چقدر عجیب است که از شیر زنان سنتی، این شیر زنان انقلاب پدید آمدند. انقلاب، زن را به کرانه دیگری از زنانگی میبرد. زنی که در مواجهه تحول پیرامون به الگوی پس از خودش نرسیده است. در حقیقت، در پاییز آمد داستان برای من، داستان زنی است که منزل را ترک میکند تا در مدینه دیگری در کنار مردی بایستد که پاسبان مرز است.
«پاییز آمد»؛ شخصیت سازی، با یک روایت خوب
در ادامه برنامه «مرضیه ادهم» نویسنده و پژوهشگر بیان داشت: اگر ما در روایتهای جنگ در همه دنیا و داستان دفاع مقدس تبار شناسی کنیم، یک سری قلههای طلایی در فیلم و کتاب وجود دارد که از هر مخاطب عام بخواهیم در این حوزه مثال بزنند همانها را مثال میزنند.
وی ادامه داد: فیلم هایی چون «دیده بان» و «سفر به چزابه» فیلم های ساختار شکنی هستند، اما این ساختار که دیده میشود آنقدر تکرار میشود تا کسی جرات کند و از دیدگاهی جدید به این موضوع نگاه کند. در زندگی نامه همسران شهید هم یک زمان طلایی وجود داشت که کتاب «نیمه پنهان ماه» جزو آن بود.
این نویسنده در ادامه اظهار داشت: من وقتی با خانواده شهدا صبحت می کردم، شاید فقط دقایقی به صورت عادی در مورد فرزند شهیدشان صحبت می کردند و دوباره به قالب سفید بودن شهید برمی گشتند.
بعد از آن، فرهنگ هواداری از شهدا در دختران مذهبی اتفاق افتاد، فرایندی که شهدا را سفیدشویی می کنند و به صورت گلخانهایی انواع آثار به ویژه کتابها با این ژانر از شهدا و همسران شهدا تولید میشود و انواع حمایتها نیز را شامل میشود، در نهایت یک کراش عجیب غریبی بین دختران و شهدای سفید معرفی شده در این آثار ایجاد میشود.
اما به صورت کلی، در کتاب «پاییز آمد»، شخصیت سازی و روایت خوب بود و مخاطب را دنبال خود می کشد. خانوادهایی معمولیتر از آن گفته میشود وی در خانواده آیی مذهبی چشم به جهان گشود را به تصویر میکشد.
در ادامه سارا هوشمندی گفت: من کتاب «پاییز آمد» را نخواندم و خیلی نمی توانم در این باره صبحت کنم، اما درباره دوگانه کنشگری و ایستایی زن در جامعه میتوانم بگویم، در جامعه ما، زن هرچقدرهم در حوزه اجتماعی و سیاسی کنشگر باشد، اما در نهایت اصالت کنشگری به همسرداری و فرزندپروی برمیگردد در حالی که ممکن است که زن خانه دار هم چنین احساسی نداشته باشد، و از جانب دیگر ممکن است زنی با موقعیت اجتماعی سیاسی خیلی خوبی، اگر مادر و همسر نباشد از طرف جامعه، به عنوان زنی کنشگری دیده نشود.
«پاییز آمد»؛ فاقد روایت جدید در حوزه ادبیات پایداری
در ادامه این بزنامه، «قدسیه صالحی» مجری بیان داشت: من در این کتاب زنی به اسم فخرالسادات را در یک موقعیت دیدم که مادر من هم در زمان خودش، مشابه همین واکنشها را نشان داده است. فخر السادات بعد از شوهر کردن، دیگر کاری انجام نمیدهد و تمام میشود.
وی ادامه داد: اکر ما بخواهیم به یک شخصی غیر از تفکر جمع مذهبی خودمان کتاب در زمینه دفاع مقدس معرفی کنیم، آیا این کتاب چیزی دارد که بتوان با آن، این قشر را دعوت به خواندن آن کرد. آیا میتوان با این کتاب از آرمانی که باعث میشود زنی مردی که عاشق اوست را ماه ها نبیند را به نسل جوان را منتقل کرد؟ به نظرم کتاب «پاییز آمد»، روایت جدیدی در حوزه ادبیات پایداری و تصویر زن در این ادبیات ندارد.
«پاییز آمد»؛ یک کتاب مردانه
در ادامه مریم کثیری گفت:کتاب «پاییز آمد» یک کتاب مردانه است اگر بخواهیم این کتاب جامعه هدفی داشته باشد، جامعه هدف آن پسرانی هستند که میخواهند همسر انتخاب کنند.
وی ادامه داد: حلقه مفقوده خانوادههای ما زنی است که ویژگیاش تاب آوری بالاست و سازگاری و خود کنترلی و حفظ امید دارد و این چیزی است که در کتاب وجود داشت.
کثیری اظهار داشت: در بحث لوگوتراپی و معناجویی، من یافتن معنا در رنج را در این کتاب دیدم، درضمن این زن احساس مفید بودن و احساس اثرگذاری در جامعه میکند که بسیار مهم است.
کثیری در پایان گفت: مقابله با سوگ و رشد پس از بحران، نکته مثبتی است که در کتاب و در عملکرد زن در داستان میبینیم. درضمن مکانیزم دفاعی تبدیل درد به مسئولیت و قبول و پذیرش واقعیت به خوبی در این کتاب نمود دارد.
در پایان این مراسم، نورالهدی محمدی با مرور روند ادبیات پایداری و ماهیت راویها از دهه هفتاد تا کنون گفت: کتاب «پاییز آمد» نسبت به سایر آثار ادبیات پایداری در معرفی همسر شهدا، به فخرالسادات موسوی- هر چند در برخی جاها شعاری است- صرفا به عنوان فخرالسادات موسوی و یک شخصیت مستقل و نه به عنوان همسر شهید پرداخته است.
نظر شما